بنیاد تحقیقات تجربه نزدیک مرگ (NDERF)
تجربیات فردی تجربه نزدیک به مرگ 2003
متداول NDE NDE خود را با ما در میان بگذارید


این تجارب نزدیک مرگ، مانند سایر تجاربی که با شما سهیم شدیم ، اگر فرد تجربه کننده درخواست کرده باشد، به گونه ای ارائه می شوند که حریم خصوصی وی را کاملاً حفظ کند. ما فکر نمی کنیم این تغییرات، درک ما را از تجربه نزدیک مرگ بکاهد. به اعتقاد ما، این تغییرات برای همبستگی بنیاد NDERF لازمند.


تجارب نزدیک مرگ و توضیحات: در زیر، خلاصه ای از داستان ها قرار دارند. برای مطالعه ی نسخه ی کامل آنها، بر روی لینک نام تجربه کننده کلیک کنید.

تجارب نزدیک مرگ انحصاراً با بنیاد NDERF در میان گذاشته شده اند... تجارب بیشتر به زودی ارسال خواهند شد



253. تجربه ی راجر س 2/4/2003 داخ مکانی تاریک شدم و هیچ چیز اطرافم نبود. اما نترسیده بودم. آنجا واقعاً آرام و آسوده بود. سپس در مقابلم شروع به دیدن تمامی زندگیم کردم، از نوزادی تا بزرگسالی… بسیار واقعی بود! می توانستم احساسات افرادی را که سالها با آنها در ارتباط بودم را حس کنم. می توانستم احساسات خوب و بدی را که من در آنها موجب شده بودم را دریافت کنم. قادر بودم آنها را بهتر از آنچه خودشان تجربه کرده بودند، احساس کنم. آنجا حساب کارمای من بود
.این یک تجربه ی حیرت انگیز است! او با نور وارد ارتباط شد، عشقی عظیم احساس کرد و به سیارات دیگر رفت _ یک سیاره از سطوح بالا و یک سیاره با سطح تکامل پایین تر از ما!

252. شری اچ پس از مرگ ارتباط 4/2/2003. 23916. ارتباط پس از مرگ عذاب وحشتناک کسانی که در «جهنم» بودند بسیار بدتر از موعظه جمعیت آتش و گوگرد بود. این چیزی شبیه به گذراندن ابدیت با کسانی بود که به دیگران آسیب می‌رسانند مانند خودت، یا برعکس، تنهایی ابدی برای کسانی که به دلیل نبود عبارت بهتر، دیگران را «پالیز کردن» می‌کردند. نکته عجیب در مورد مکان تاریک این بود که مکانی بود (و در عین حال هیچ مکانی) که شما به خاطر خودتان به آنجا رفتید. هیچ کس جز خودت تو را به آنجا نفرستاد و به همین دلیل فقط تو می توانستی خودت را بیرون بیاوری. به نظر می رسید ابدیت بیشتر از آن چیزی بود که تو آرزویش را داشتی. در حالی که جهنم پرجمعیت بود، با میلیون‌ها روح، تنها یک فرورفتگی بسیار کوچک در کل جمعیت زندگی پس از مرگ ایجاد کرد.
یک منظره شگفت انگیز از جهنم!

247. تجربه ی آنا م 2/4/2003 در اتاق جراحی بودم که مشکلی پیش آمد و بیرون از بدنم پرت شدم. نوری درخشان را ملاقات کردم. آن نور عشقی بی قید و شرط به من داشت و گفت که باید برگردم، چون سه بچه دارم که باید بزرگشان کنم. بدون استفاده از کلمات، رازهای زیادی از جهان به من گفته شد. هیچ بهشت و جهنمی وجود ندارد. همه چیز تنها یک تجربه است. حتی خوب و بد هم وجود ندارد. مذهب چیزهای اشتباهی را به من آموخته بود و من باید برمی گشتم تا حقیقت را بیابم. من هیچ چیز در مورد تناسخ و کارما نمی دانستم و جهان روح می خواست آن را به من بیاموزد. من هنوز "ارباب" خودم نشده بود.
تجربه ای ناشی از عوارض پس از جراحی.

209. تجربه ی آنتونی ن 8/2/2003 چیزهای زیادی آموختم و می توانستم، چون جمله ی بهتری پیدا نمی کنم، «درون روح افراد را ببینم» و در یک لحظه تمام نتایج اعمالمان را روی دیگران درک کنم، اینکه خشم از درد و ترس منشأ می گیرد و بسیاری آموخته های دیگر در مورد چیزی که اکنون به عنوان وضعیت انسان در نظرم هست. و بعد دیدم که همه ی موجودات روی سیاره روی این خطوط به هم پیوسته اند و احساسی از عشقی خردکننده و حس یگانگی از درونم گذشت حس کردم انگار قلبم در حال انفجار است.
تجربه ی این کودک، سفری شگفت انگیز از عشق، دانش، آفرینش و آموختن است.



داستان های فعلی تجربه نزدیک به مرگ
فهرست سایت
فهرست آرشیو

7/1/05-12/31/2005
1/1/05-6/30/2005
7/1/04-12/31/2004
1/1/04-6/30/2004
2003
7/1/02-12/31/2002
1/1/02-6/30/2002
1998-2001




محتوا و مطالب این سایت – غیر انگلیسی
NDERF in English





Near Death Experience Research Foundation
©1998-2024 Experience Research Foundation (NDERF) All rights reserved.