توضیحات تجربه: 2055

من در مکانی بسیار آرام بودم روبرو با نور بسیار درخشانی که اذیت نمی کرد.

آنجا چند تن (سه یا پنج) لاغر قد بلند بودند که چهره هایشان را من یا ندیدم یا نمی توانم به خاطر بیاورم. آنها مهربان به نظر می رسیدند.

ما آرام آرام در حال حرکت به سمت نور بودیم. من هیچ راه رفتنی را به خاطر نمی آورم،ما فقط حرکت می کردیم. هیچ تونل قابل تشخیصی وجود نداشت، اما به نظر می رسید فضا دارای مرزهایی بود.

یکی از آنها دست مرا گرفت و گفت:تو می توانی با ما بیایی.

سرم را بلند کردم و گفتم: نه، من مامانم را می خواهم. یادم نمی‌آید که ترسیده باشم، فقط مامانم را می‌خواستم.

آن شخص دستم را رها کرد و من شروع به عقب نشینی از نور کردم، باز هم هیچ خاطره ای از راه رفتن نیست، فقط جابجا شدن(یا حرکت)بود.

از خواب بیدار شدم و دیدم مادرم مرا در آغوش گرفته و بسیار نگران به نظر می رسد.

لازم به ذکر است که من این تجربه را چندین دهه فراموش کرده بودم. مادرم عادت داشت داستان توهمات میشل را درباره ی بیگانگان فضایی تعریف کند. باید به مادرم در مورد این تجربه گفته باشم. از آنجایی در سال 1958 کسی NDEها را نمی شناخت،او آن را به عنوان یک توهم تعبیر کرد.

در سال 2001 طی یک دوره ی طولانی (3 ماه) تمرین فشرده تیجی کوان بود که یک سیاستمدار محلی یک NDE را تجربه کرد. با گوش دادن به او که تجربه اش را تعریف می کرد، من یک تجربه ی آشناپنداری بزرگ داشتم. چندین هفته مراقبه ی عمیق و درون نگری دائوئیستی برخی از خاطرات را به آگاهی(من) بازگرداند.

اطلاعات زمینه‌ای:

جنسیت:مرد

تاریخ رویداد تجربه نزدیک به مرگ:1958

عناصر سازنده ی تجربه ی نزدیک به مرگ:

در زمان تجربه شما، آیا رویداد تهدید کننده ی زندگی مرتبطی وجود داشت؟ بله بیماری عفونت سیستمیک با دمای بدن بسیار بالا. درمان با مالش الکل. عفونت سیستمیک همراه با درجه حرارت بسیار بالای مرتبط با آن.

محتوای تجربه خود را چگونه ارزیابی می‌کنید؟عالی فوق العاده است

آیا حس کردید از بدنتان جدا شدید؟ بله ، آگاهی نسبت به بدنم را از دست دادم(هیچ درکی از بدنم نداشتم)

بالاترین سطح آگاهی و هشیاری در طول تجربه نزدیک به مرگتان در مقایسه با آگاهی و هشیاری روزمره‌تان را چگونه بود؟ آگاهی و هشیاری معمولی

در طول تجربه‌تان چه زمانی بیشترین سطح آگاهی و هشیاری را داشتید؟ نامشخص

آیا سرعت افکار شما بیشتر شده بود؟ به طرزی باورنکردنی سریع

آیا به نظر می‌رسید که زمان سریع‌تر یا کندتر شده است؟ به نظر رسید همه چیز همزمان در حال اتفاق افتادن است ؛ یا زمان ایستاد یا تمام معنای خود را از دست داد. من در جایی بودم که هرگز نرفته بودم و زمان کندتر به نظر می رسید.

آیا احساس شما روشن تر و زنده تر از معمول بود؟ به طرزی باورنکردنی زنده تر و روشن تر

آیا بینایی شما با بینایی روزمره تان به هیچ روی تفاوتی داشت؟ نور بسیار روشنی جلوی من بود. که اذیت کننده نبود. به نظر می رسید چهره ی افراد را برای من ناواضح (و تار)می کرد.

آیا به نظرتان می رسید که از اتفاقاتی که در جاهای دیگری می افتاد آگاه باشید داشتید؟ بله، و درستی آگاهی‌هایم از وقایع را تحقیق کردم.

آیا به درون یا از میان یک تونل گذر کردید؟ بله دیوارهای تونل واضح نبودند اما احساس مشخصی از مرزی وجود داشت که در انتهای آن نور بود.

آیا با موجودات متوفی (یا زنده)برخورد کردید. یا از وجود انها آگاه شدید؟ بله سه یا پنج نفر لاغر خیلی قد بلند بودند که صورتهایشان قابل تشخیص نبود.

تجربه مشتمل بود بر:نور

آیا نور درخشانی را دیدید یا احساس کردید که توسط آن احاطه شده اید؟ نوری آشکارا با منشا عرفانی یا آن جهانی.

نوری غیرزمینی دیدی؟ بله بسیار درخشان ، اما نگاه کردن به آن آزاردهنده نبود.

آیا به نظر می رسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شده اید؟ خیر.

این تجربه مشتمل بود بر:لحن احساسی قوی

آیا نوری غیرزمینی دیدید؟ بله تونل روشن بود .

در طول تجربه چه احساسی داشتید؟ صلح ، آرامش ، سبکی ، راحتی

آیا حسی لذت‌بخش داشتید؟ شادی

آیا حس هماهنگی یا یگانگی با عالم را احساس کردید؟ من حس کردم با عالم متحد یا یکی شده‌ام.

آیا ناگهان به نظرتان رسید که همه چیز را درک می‌کنید؟ همه چیز درباره ی عالم.

آیا صحنه‌هایی از گذشته‌تان به شما برگشت(مرور کردید یا دوباره دیدید)؟ گذشته ی من به صورتی برق‌آسا و خارج از کنترلم، از جلوی من عبور کرد.

آیا با صحنه‌هایی از آینده مواجه شدید؟ صحنه‌هایی از آینده ی جهان

تجربه مشتمل بود بر:مرز

آیا به کرانه یا ساختمان فیزیکی محدود کننده ای رسیدید؟ نه.

آیا به یک نقطه ی مرزی بی بازگشت رسیدید؟ به سدی رسیدم که اجازه عبور از آن را نداشتم؛یا برخلاف میلم بازگردانده شدم.

خدا، معنویت و دین:

قبل از تجربه‌تان چه دینی داشتید؟ آزاداندیش کلیسای انگلیکن کانادا

آیا بر اساس تجربه‌تان اعمال دینی‌تان تغییری کرده است؟ خیر

الان چه دینی دارید؟ آزاداندیش دایوییست اهل عمل

آیا تغییری در ارزش ها و باورهایتان به دلیل تجربه ایجاد شده است؟ نه.

تجربه مشتمل بود بر: حضور موجودات غیرزمینی

آیا به نظر می رسید با وجود یا حضوری عرفانی مواجه شدید یا صدایی غیرقابل شناسایی شنیدید؟ به وضوح صدایی با منشأ عرفانی یا غیرزمینی

آیا ارواح متوفیان یا ارواح روحانیون(شخصیت‌های دینی) را مشاهده کردید؟ من واقعا دیدمشان.

آیا در طول تجربه خود، دانش یا اطلاعات خاصی در مورد هدف خود به دست آوردید؟ خیر.

آیا تغییرات خاصی در روابطتان به خاطر تجربه‌تان داشته‌اید؟ نامطمین شک دارم، اما از آنجایی که بچه های 12 ساله روابط زیادی ندارند، گفتن آن دشوار است. قطعاً بر زندگی من و نحوه ارتباطم با دیگران تأثیر گذاشته است. من هرگز ترسی از مرگ نداشته ام، من تمایل دارم بسیار لیبرال باشم و همیشه اهل گفتگو و هم اندیشی بوده ام. راه رفتن با کفش های دیگران بسیار ساده به نظر می رسد. دیگران مرا مهربان ، راحت و خونسرد می دانند. من در بحران ها وحشت نمی کنم.

بعد از NDE:

آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟ نه

آیا بعد از تجربه خود، موهبت روانی، غیر معمول یا ویژه ی دیگری دارید که قبل از تجربه نداشته اید؟ نامطمین به نظر می رسد دستگاه های الکترونیکی در اطراف من ضعیف یا اصلاً کار نمی کنند. من طرفدار شوخی‌های گروه اهل رایانه(کامپیوتر) هستم که می‌دانند اشکالاتی دارم که هیچ کس دیگری انجام نمی‌دهد و قابل تکرار نیستند.

آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟ بله 43 سال . همسرم علاقه مند به نظر می رسید. دختر بزرگترم شیفته ی آن است اما یک پزشک طب شرقی است. پس از چند پاسخ «منفی مهربانانه»، دیگر گفتن به مردم درباره ی تجربه را متوقف کردم.

آیا قبل از تجربه خود از تجربه نزدیک به مرگ (NDE) آگاهی داشتید؟ خیر.

درباره ی واقعی بودن تجربه ی خود در مدت کوتاهی (روزها تا هفته ها) پس از وقوع آن چه اعتقادی داشتید؟ تجربه قطعا واقعی بود. من به یاد ندارم، اما به عنوان یک کودک احتمالاً به این تجربه اعتقاد داشتم تا زمانی که مادرم مرا به گونه ی دیگری متقاعد کرد.

اکنون در مورد واقعی بودن تجربه خود چه فکر می کنید؟ تجربه قطعا واقعی بود. کار بدن/ذهن NDE را واقعی تشخیص داده است.

در هر زمانی از زندگی شما، آیا چیزی تا به حال بخشی از این تجربه را بازتولید کرده است؟ بله تائوجی‌کوانا و کیگ اونگ به من اجازه داده‌اند تا به حالت‌های ذهنی/بدنی یا خارج از بدن مشابهی برسم. این در حال انجام است.



شرح تجربه 2002/3/5:

من بعد از سالها شروع به یادآوری این تجربه کرده ام. داستان خانوادگی احتمالاً درک من از این رویداد را برای دهه ها رنگ آمیزی کرد.

تونلی روشن و موجودات انسان نما در انتهای تونل را به یاد می آورم. آنها نشان دادند که می توانم با آنها بروم. من نمی خواستم بروم. پس برگشتم.

اطلاعات پس زمینه: جنسیت مذکر

تاریخ وقوع تجربه ی نزدیک به مرگ: 1953

عناصر NDE:

در زمان تجربه شما، آیا رویداد تهدید کننده زندگی مرتبطی وجود داشت؟ بله بیماری رویداد تهدید کننده زندگی ، اما نه مرگ بالینی عفونت سیستمیک - ظاهراً دکتر پس از بهبودی گفت که فکر می کرد جان به در ببرم. دمای بدن بسیار بالا طی چند روز با مسکن و مالش الکل درمان شد.

محتوای تجربه خود را چگونه ارزیابی می کنید؟ مثبت

تجربه مشتمل بود بر : تجربه خروج از بدن

آیا از بدن خود جدا شدید؟ بله، من از دیدن بدنم که بر روی تخت دراز کشیده بود، قطعا یک خاطره دارم.

در چه زمانی در طول تجربه در بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری قرار داشتید؟ هشدار

آیا به نظر می رسید زمان سریع تر یا کندتر شده است؟ به نظر می رسید همه چیز یکباره اتفاق می افتد. یا زمان متوقف شد یا معنای خود را از دست داد.

آیا به درون یک تونل یا از میان آن عبور کردید؟ بله تونل نورانی

آیا با هیچ فرد متوفی (یا زنده) برخورد یا از آنها آگاه شدید؟ بله موجودات شبیه انسان

این تجربه مشتمل بود بر: نور

آیا یک نور غیرزمینی دیدید؟ بله تونل روشن بود.

آیا به نظر می رسید که وارد جهانی دیگر ، غیرزمینی شدید؟ خیر

تجربه مشتمل بود بر: لحن احساسی قوی

در طول تجربه چه هیجاناتی را حس می کردید؟ ازرضایت و خوشی.

آیا به نظر می رسید ناگهان همه چیز را درک می کنید؟ همه چیز درباره ی کیهان.

آیا صحنه هایی از گذشته تان به شما بازگشت؟ گذشته ی به صورتی خارج از کنترلم به سرعت از جلویم عبور کرد.

آیا صحنه هایی از آینده به شما آمد؟ صحنه هایی از آینده ی جهان.

آیا به مرز یا نقطه ای بی بازگشت رسیدید؟ به سدی رسیدم که اجازه ی عبور از آن را نداشتم. یا برخلاف میلم بازگردانده شدم "فرصتی برای ادامه دادن به من پیشنهاد شد" و در عوض تصمیم گرفتم برگردم.

خدا، معنویت و دین:

در حاضر دین شما چیست؟ لیبرال

آیا به دلیل تجربه ی خود تغییری در ارزش ها و باورهایتان داشته اید؟ بله آنها در مدت زمانی بسیار طولانی تغییر کرده اند. من هیچگاه از مردن نترسیده ام و این باعث تعجب خانواده و دوستانم شده است. من چندین مورد شوک آنافیلاکتیک و یک سکته قلبی داشتم. من هرگز در هیچ یک از این موارد در وضعیت ترس نبودم.

این تجربه مشتمل بود بر: حضور موجودات غیرزمینی

پس از NDE:

آیا بیان این تجربه در قالب کلمات دشوار بود؟ نامطمین داستان خانوادگی همیشه درباره ی "توهم میشل از بیگانگان فضایی" بوده است.

آیا بعد از تجربه خود، موهبت روانی، غیر معمولی یا ویژه یردیگری دارید که قبل از تجربه نداشته اید؟ نا مطمین

آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟ بله، همسر و فرزندانم به نظر می رسد فقط قبول کرده اند که میشل است. من این خاطره را فقط با دیگرانی که قدرت درک بهتری داشته اند در میان گذاشته ام.

در هر زمانی از زندگی شما، آیا چیزی تا به حال بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟ بله، تجربیات انیما از "رقص آهسته با الهه" که از بازی تایجی کوان من برخاسته است کاملاً مشابه هستند.