Jairo G تجربه نزدیک به مرگ
خانه NDERF متداول NDE NDE خود را با ما در میان بگذارید




شرح تجربه:

همه ی ما در حال تمرین تکنیک های رزمی بودیم. در حین تمرینات بر اثر یک خفگی(نوسان:choke hold) از حال رفتم.

هنگامی که بدنم را ترک کردم، یک احساس سپاسگزاری بی نهایت داشتم. همان طور که روی نوری کوچک و کم تمرکز می کردم، از یک تونل تاریک گذشتم. بی درنگ به جایی رفتم که آرامش بی نهایتی وجود داشت که آنقدر ژرف بود که برای همین من اکنون از مرگ نمی ترسم.

من با خدا در بهشت بودم. من موسیقی شنیدم، هم به زبان انگلیسی و هم اسپانیایی، آنجا خیلی زیبا بود که مردم کنار هم راه می رفتند. از بالا، بهشت اول را به صورت فرشته ای دیدم که کتاب مقدس آن را توصیف می کند. من خودم را از نظر فیزیکی دیدم و بیدار بودم و از حضورم در آنجا آگاه. من زیر چیزی که شبیه یک مار به نظر می رسید پرواز می کردم. نمی توانم آن را توصیف کنم، زیرا به آن توجهی نمی کردم چرا که زیبایی زیادی آنجا وجود داشت. زیرمان، زمین را دیدم که دوباره(تبدیل به) بهشت شد. من جانوران زیبا، قوی و ملایمی را دیدم که چون از بالا به آنها نگاه می کردم به سختی می توانستم تشخیص دهم.

من خیلی بیشتر از عواطف انسانی احساس کردم، زیرا بیشتر یک نوع تحقق کامل، تغییرناپذیر و نابود نشدنی بود. این رضایت و قدردانی هماهنگ از روی لطف بود. بسیار زیبا بود و توصیف آن سخت است زیرا در زندگی زمینیم هرگز چنین چیزی را احساس نکرده بودم. تصمیم گرفتم با تاسف به زمین برگردم زیرا در زندگیم هرگز اینقدر احساس آرامش نکرده ام.

نور شدیدی هم در کنارم دیدم. وقتی به من نزدیکتر شد، فکر کردم پدرم بود، اما او نبود. این نور زنده ای بود که انرژی قوی، محبت آمیز و آرامش بخشی به ارمغان آورد. هیچ گاه نتوانستم ببینم چه کسی بود. از من پرسید که می خواهم بمانم یا بروم؟ من نمی خواستم آن مکان را ترک کنم، اما در آن لحظه مادرم یادم آمد. به این فکر کردم که او بدون من چه احساسی می داشت زیرا من بزرگترین پشتیبان او بوده ام. نمی خواستم رنج او را ببینم. به او گفتم برمی گردم و آنچه را دیدم با مردم در میان می گذارم حتی اگر آنها مرا باور نکنند. سپس از طریق همان جایی که وارد شدم برگشتم.

من تمام تیمم را دور و برم داشتم که مرا تماشا می کردند زیرا به گفته ی آنها چشمانم خالی بودند و پس از دریافت یک خفگی در تمرینات رزمی توسط مربیمان، بر اثر تشنج دچار گیجی شدم.

من مطمئن هستم که پس از مرگ جسمانی ما به یک بهشت واقعی، با ارامش، هماهنگی و عشق بی پایان خواهیم رفت.

می دانستم که این یک رویا نبود زیرا همه چیز را حس می کردم. با پاهایم طعم بهشت را چشیدم و چیزی غیر قابل وصف را حس کردم. وقتی زمان بازگشت فرا رسید، نور خدا به من خیره شد و با من صحبت کرد. من هنوز از آن روز عوارض دارم.

اطلاعات پس زمینه:

جنسیت مذکر

تاریخ وقوع تجربه ی نزدیک به مرگ: 2019

عناصر NDE:

در زمان تجربه ی شما، آیا یک رویداد تهدید کننده ی زندگی مرتبطی وجود داشت؟ بیماری تصادف، آسیب یا شرایط دیگری که تهدید کننده ی زندگی در نظر گرفته نمی شود.

محتوای تجربه ی خود را چگونه ارزیابی می کنید؟ کاملا دلپذیر

آیا احساس کردید از بدن خود جدا شده اید؟ آری

بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری شما در طول تجربه چگونه با خودآگاهی و هوشیاری عادی روزمره ی شما مقایسه شد؟ خودآگاهی و هوشیاری بیشتر از حد معمول. بله، احساسات بی نهایت بودند. پر از شادی و سپاس

در چه زمانی در طول تجربه در بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری خود قرار داشتید؟ در تمام مدت

آیا افکار شما تسریع شده بودند؟ نه

آیا به نظر می رسید زمان سرعت می گیرد یا کند می شود؟ نه

آیا حواس شما زنده تر از حد معمول بودند؟ به طرزی باورنکردنی زنده تر

لطفاً بینایی خود را در طول تجربه با دید روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. کاملا متفاوت

لطفاً شنوایی خود را در طول تجربه با شنوایی روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. یک گفتگوی ذهن به ذهن با خدا بود

آیا به نظر می رسید از چیزهایی که در جاهای دیگر می گذرد آگاه بودید؟ نه

آیا به درون یا از میان بک تونل گذشتید؟ آری. تونل تاریک با نوری در انتهای تونل

آیا در تجربه ی خود موجوداتی را دیدید؟ حضورشان را حس کردم.

آیا با هیچ موجود مرده(یا زنده)ای برخورد کردید یا از آن آگاه شدید؟ نه

آیا نور درخشانی را دیدید یا احساس کردید که توسط آن احاطه شده اید؟ یک نور غیرعادی درخشان

آیا نوری غیرزمینی دیدی؟ آری

آیا به نظر می رسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شده اید؟ قلمرویی آشکارا عرفانی یا غیرزمینی. با شکوه جهان آرامش بخش ابدی. من در بهشت بودم و آن را تماشا می کردم. خدا همه چیز را به من نشان داد.

چه عواطفی را در طول تجربه احساس کردید؟ در بالا توضیح داده شد.

آیا یک احساس آرامش یا لذت داشتید؟ آرامش یا لذت باورنکردنی

آیا یک احساس خوشی داشتید؟ خوشی باور نکردنی

آیا یک حس هماهنگی یا اتحاد با کیهان داشتید؟ احساس می کردم با دنیا متحد شده یا با آن یکی هستم

آیا ناگهان به نظر می رسید همه چیز را فهمیده اید؟ همه چیز در مورد کیهان. خدا عشق است و خلقت او کامل است.

آیا صحنه هایی از گذشته تان به سراغتان آمد؟ نه

آیا صحنه هایی از آینده برای شما پیش آمد؟ نه

آیا به مرز یا نقطه ی بی بازگشت رسیدید؟ من به یک تصمیم آگاهانه ی قطعی برای بازگشت به زندگی رسیدم. از من پرسیدند که آیا می خواهم بمانم؟ تصمیم گرفتم برگردم تا این را با مادرم در میان بگذارم.

خدا، معنویت و دین:

پیش از تجربه تان چه دینی داشتید؟ مسیحی- مسیحی دیگر. من در آن هنگام دین نداشتم. در آن زمان به کلیسا می رفتم، اما مذهبی نبودم.

آیا اعمال مذهبی شما از زمان تجربه تان تغییر کرده است؟ نه

هم اکنون دین شما چیست؟ مسیحی- مسیحی دیگر

آیا تجربه ی شما دارای ویژگی های سازگار با باورهای زمینی شما بود؟ محتوایی که هم سازگار بود و هم با باورها سازگار نبود. هرگز به من یاد نداده بودند که بهشت اینطور واقعی است تا آن لحظه که آن را تجربه کردم.

آیا به دلیل تجربه‌تان تغییری در ارزش‌ها و باورهایتان داشتید؟ آری. اکنون کاملاً درک می کنم که دلیلی برای وجود داشتن هست و خدا عشق است.

آیا به نظر می رسید با وجود یا حضوری عرفانی مواجه شدید یا صدایی غیرقابل شناسایی شنیدید؟ با موجودی مشخص یا صدایی که به وضوح منشأ عرفانی یا غیرزمینی داشت مواجه شدم. این خدا بود.

آیا ارواح متوفی یا مذهبی را دیدید؟ حضورشان را حس کردم

آیا با موجوداتی مواجه شدید که پیشتر روی زمین زندگی می کرده اند و در ادیان با ذکر نام توصیف شده اند (مثلاً: عیسی، محمد، بودا و غیره)؟ نه

در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد وجود پیش از مرگ به دست آوردید؟ نامطمئن. سوال را متوجه نمی شوم.

آیا در طول تجربه ی خود، اطلاعاتی در مورد ارتباط جهانی یا یگانگی به دست آوردید؟ نامطمئن. سوال را متوجه نمی شوم.

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد وجود خدا کسب کردید؟ بله قدرت او در اطراف من، حضورش، بی نهایت لذت بخش است. این یک نور بود، مطمئنم که خدا بود.

در مورد زندگی زمینی ما غیر از دین:

آیا در طول تجربه ی خود، دانش یا اطلاعات ویژه ای در مورد هدف خود کسب کردید؟ بله من سوال را متوجه نمی شوم.

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد معنای زندگی به دست آوردید؟ بله، خدا هدفی است که به عشق و یک قلب پاک ترجمه شده است. دنیای مادی حواس ما را از نزدیک تر شدن به دنیای معنوی پرت می کند..

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد زندگی پس از مرگ به دست آوردید؟ بله من خدا را دیدم و آن احساسات بشری نبودند. در بهشت احساس کاملا متفاوتی است.

آیا اطلاعاتی در مورد چگونه گذراندن زندگی های مان به دست آوردید؟ بله، من توانستم انتخاب کنم که در بهشت بمانم یا به زمین بازگردم.

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد دشواری ها، چالش ها و سختی های زندگی به دست آوردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد عشق کسب کردید؟ بله این احساس قوی عشق نبود، بیشتر تداوم شکرگزاری و آرامش بی پایان و لذت بخش بود.

بعد از تجربه ی شما چه تغییراتی در زندگی شما رخ داد؟ تغییرات بزرگ در زندگیم. حالا گاهی اوقات افسرده ام چون می خواهم به بهشت بروم، اما هدف خدا را درک می کنم و من تصمیم گرفتم اینجا بمانم و پیام را به اشتراک بگذارم.

آیا روابط شما به طور خاص به دلیل تجربه تان تغییر کرده است؟ بله مرا به خدا نزدیکتر و به ارتباطم کمک کرد.

بعد از NDE:

آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟ نامطمئن. بالای مار یا اژدهایی بودم که در آسمان پرواز می کرد، زیرا نمی توانستم آن حیوان خاص را بشناسم. توضیح دادنش سخت بود. روی زمین حیواناتی زیبا و فروتن بودند که دوشادوش انسانها راه می رفتند.

چقدر این تجربه را در مقایسه با سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند، دقیق به خاطر می آورید؟ من این تجربه را نسبت به سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند با دقت بیشتری به خاطر می آورم

آیا پس از تجربه ی خود، موهبت روانی، غیر معمول یا ویژه ی دیگری دارید که پیش از تجربه نداشته اید؟ آری

آیا یک یا چند بخش از تجربه ی شما وجود دارد که به ویژه برای شما معنادار یا قابل توجه است؟ ام

آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟ بله، لحظه‌ای که برگشتم، همه ی برادران و خواهران ارتشی را در اطراف خود داشتم. به آنها گفتم قشنگ بود.

آیا پیش از تجربه ی خود از تجربه ی نزدیک به مرگ (NDE) آگاهی داشتید؟ نه

در مورد واقعیت تجربه ی خود در مدت کوتاهی (روزها تا هفته ها) پس از وقوع آن چه باوری داشتید؟ تجربه قطعا واقعی بود. گاهی اوقات حساس تر و مرتبط تر با عواطف است.

اکنون در مورد واقعیت تجربه ی خود چه باوری دارید؟ تجربه قطعا واقعی بود. واقعی است زیرا در آن هنگام من آنجا حاضر بودم، درست همان طور که شخصی که همین الان این مطلب را می خواند در لحظه ی فعلی زنده و آگاه از محیط اطرافش در حال خواندن است.

در هیچ زمانی از زندگی شما، آیا هیچ چیزی هیچ بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟ بله بله، وقتی آهنگ مسیحی "من فقط می توانم تصور کنم" را می شنوم. این برخی از آنچه من احساس کردم را توصیف می کند. از خوشی گریه می کنم.

آیا چیز دیگری وجود دارد که بخواهید در مورد تجربه ی خود بیفزایید؟ در حال حاضر در حال گوش کردن ترانه ی "I can only Imagine" از Mercyme هستم.

احاطه شده توسط جلال تو
قلب من چه احساس خواهد کرد؟
آیا من برای تو خواهم رقصید مسیح
یا هنوز در هیبت تو خواهم بود؟
آیا در حضور تو خواهم ایستاد؟
یا زانو خواهم زد؟
آیا حلولیا را خواهم خواند؟
آیا اصلاً قادر به صحبت خواهم بود؟
من فقط می توانم تصور کنم
من فقط می توانم تصور کنم

اصلا نمی توانستم حرف بزنم، گفتگوی ذهن به ذهن بود.