دعای یعقوب س. |
شرح تجربه:
در دعایی که چند روز پیش داشتم، احساس کردم عیسی از من میخواست به اینجا بیایم و داستانم را به اشتراک بگذارم.
در زمان این تجربه، من به پایان ازدواجم نزدیک میشدم. من و همسرم در یک مشاجره ی بسیار بد بودیم و من از نظر عاطفی بسیار ناراحت بودم. او در حال خروج از در بود هنگامی که من برای دعا روی تخت دراز کشیدم.
در حالی که او هنوز در اتاق ایستاده بود، عیسی به درون اتاق فرود آمد. از همسرم پرسیدم که آیا او آن را دیده و او گفت: «نه». از او خواستم آنجا را ترک کند، زیرا اتفاق بسیار قدرتمندی در حال رخ دادن بود و میخواستم تمام توجهم را به آن معطوف کنم.
از نقطه ای که بودم، به گوشه ی بالا، سمت راست اتاق، نگاه کردم، جایی که یک پیکر فرشته گون به اتاق خواب من پایین میآمد. او دستانش را بالا گرفته بود و به چپ و راست نگاه میکرد، انگار که بین دو نفر که در حال بحث و جدلی بودند، قرار میگرفت.
چیز بعدی که پس از آن می دانم این بود که من نگه داشته شده و به موجودی که احساس میکردم عیسی بود، خدمت میکردند. نمیتوانم بگویم چقدر به درازا انجامید و هیچ یک از آن چیزهایی که عیسی به من می گفت را به خاطر نمیآورم. پس از هر مدت زمانی که این اتفاق روی داد، به خواب آرامی فرو رفتم.
کمی پس از این، من و همسرم از هم جدا شده و خیلی زود طلاق گرفتیم. این رویداد آنقدر قدرتمند بود که به عنوان یک خاطره ی بسیار زنده با تمام حواسم باقی مانده است. من تا گور با این باور خواهم رفت که آنچه برایم اتفاق افتاد بسیار ماوراء طبیعی بوده است. نمیتوانم بگویم که این رویداد، مرا تغییر داد، برای من، این اتفاق چیزی که با آن بزرگ شده بودم را تأیید کرد. برای من، این تجربه حک شده بر سنگ است.
اطلاعات پس زمینه:
جنسیت: مرد
تاریخ وقوع تجربه ی نزدیک به مرگ: ۱۹۹۶
عناصر NDE:
در زمان تجربه ی شما، آیا یک رویداد تهدیدکننده ی زندگی مرتبطی وجود داشت؟
نه. پریشانی عاطفی سایر پریشانیهای عاطفی
محتوای تجربه ی خود را چگونه ارزیابی میکنید؟
کاملاً خوشایند
آیا یک احساس جدایی از بدن خود را داشتید؟
نه نه
بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری شما در طول این تجربه چگونه با خودآگاهی و هوشیاری عادی روزمره ی شما مقایسه شد؟
خودآگاهی و هوشیاری عادی. سطح شدید عشق و شفقت.
در چه زمانی از این تجربه، در بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری خود بودید؟
در تمام مدت
آیا افکارتان سرعت گرفته بودند؟
نه
آیا به نظر میرسید زمان سرعت میگیرد یا کند میشود؟
به نظر میرسید همه چیز به طور همزمان اتفاق میافتد؛ یا زمان متوقف شد یا تمام معنای خود را از دست داد. نمیتوانم بگویم زمان چگونه گذشت، اما میدانم که نمیخواستم این تجربه تمام شود؛ اما وقتی شد، بسیار راضی بودم.
آیا حواس شما زنده تر از همیشه بود؟
فوقالعاده زنده تر
لطفاً بینایی خود را در طول این تجربه با بینایی روزمرهتان که بلافاصله پیش از زمان تجربه داشتید، مقایسه کنید.
برای من، همان حدت بینایی معمولی بود، به استثنای این که شاید کمی مبهمتر. شاید این به خاطر حس زمانی باشد که اتفاق افتاد، اما من بیدار و از آنچه اتفاق میافتاد کاملآ آگاه بودم.
لطفاً شنوایی خود را در طول این تجربه با شنوایی روزمرهتان که بلافاصله پیش از زمان تجربه داشتید، مقایسه کنید.
خفه. تنها چیزی که شنیدم سخنان عیسی بودند. متأسفانه، یا من نمیتوانم به یاد بیاورم یا او مانع از به یاد آوردن من شد. اما من میدانستم که این موضوع به آنچه که قرار بود با طلاقم از سر بگذرانم، مربوط میشود. این موضوع در گفتگوهای زمانی که این اتفاق افتاد، مطرح نبود.
آیا به نظر میرسید از اتفاقاتی که در جای دیگری میافتاد، آگاه بودید؟
نه
آیا به درون یا از میان یک تونل گذشتید؟
نه
آیا در تجربه ی خود هیچ موجودی را دیدید؟
نه
آیا با موجود مرده(یا زنده)ای برخورد کرده یا از وجود آن آگاه شدید؟
نه
آیا نوری درخشانی را دیدید یا احساس کردید که توسط آن احاطه شدهاید؟
نه
آیا نوری غیرزمینی دیدید؟
نه
آیا به نظر میرسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شدهاید؟
نه
در طول تجربه ی چه عواطفی را احساس کردید؟
عشق خالص! هیچ راه بهتری برای بیان آن وجود ندارد.
آیا یک احساس آرامش یا لذت داشتید؟
آرامش یا لذت باورنکردنی
آیا یک احساس خوشی داشتید؟
خوشی باورنکردنی
آیا یک حس هماهنگی یا اتحاد با کیهان را داشتید؟
دیگر احساس نمیکردم که با طبیعت در تضاد هستم.
آیا ناگهان به نظر میرسید همه چیز را فهمیده اید؟
نه
آیا صحنههایی از گذشتهتان به شما بازگشت؟
نه
آیا صحنههایی از آینده برای شما پیش آمد؟
نه
آیا به مرز یا نقطهی بدون بازگشت رسیدید؟
نه
خدا، معنویت و دین:
پیش از این تجربه، دین شما چه بود؟
مسیحی- پروتستان من در یک خانواده ی مسیحی بزرگ شدم و در کودکی اغلب به کلیسا میرفتم.
آیا اعمال مذهبی شما از زمان این تجربه تغییر کرده است؟
نه
هم اکنون دین شما چیست؟
مسیحی- پروتستان من در یک خانواده ی مسیحی بزرگ شده و همیشه به مسیح و زندگی پس از مرگ اعتقاد داشتهام.
آیا تجربه ی شما شامل ویژگیهایی بود که با باورهای زمینی شما سازگار باشد؟
محتوایی که با باورهایی که در زمان تجربه ی خود داشتید اصلا سازگار نبود. کلیسا از عشقش به ما صحبت میکند اما نمیتواند بزرگی آن را بیان کند؛ همان طور که اکنون واقعا میدانم. گفتن این که من مورد عشق هستم یک چیز است، اما بودن در حضور عیسی - کلمات نمیتوانند. بهترین داستان عاشقانهای را که تا به حال گفته شده تصور کنید، زیرا در مقایسه با آنچه در حضور او احساس میشود، رنگ میبازد.
آیا به دلیل تجربهتان تغییری در ارزشها و باورهایتان ایجاد شد؟
نه
آیا به نظر میرسید با یک موجود یا حضور عرفانی روبرو شدهاید، یا صدایی ناشناس شنیدهاید؟
نه
آیا ارواح متوفی یا مذهبی را دیدهاید؟
نه
آیا با موجوداتی روبرو شده یا از آنها آگاه شدهاید که پیشتر روی زمین زندگی میکردند و در ادیان با ذکر نام توصیف شدهاند (مثلاً: عیسی، محمد، بودا و غیره)؟
بله، مطمئناً احساس میکنم که او عیسی مسیح بود. ردایی بلند، تماسی نرم و طبیعتی بسیار آرامشبخش در او وجود داشت. آنقدر غیرمنتظره، فروتنانه و بسیار دوستداشتنی بود! صورتش را دیدم، اما نمیتوانم آن را توصیف کنم. موهای بلندش را دیدم، شاید بالای شانههایش و رنگش روشنتر از تیره بود.
در طول تجربهتان، آیا اطلاعاتی در مورد وجود پیش از مرگ به دست آوردید؟
بله، یا فراموش کردم، یا اجازه نداشتم آن را به خاطر بیاورم. اما مطمئناً ما مکالمهای داشتیم، بیشتر از جانب عیسی. من به طور استعاری در عشق و شفقتی که احساس میکردم در حال غرق شدن بودم.
در طول تجربهتان، آیا اطلاعاتی در مورد ارتباط جهانی یا یگانگی به دست آوردید؟
بله، برای من بسیار واضح بود که در این دنیا چیزهای بیشتری از آنچه میدانیم وجود دارد. این فراتر از درک ما بود. این که عیسی بتواند به اتاق من نزول و فقط من بتوانم او را ببینم و احساس کنم.
در طول تجربهتان، آیا اطلاعاتی در مورد وجود خدا به دست آوردید؟
نامطمئن. هیچ چیزی نبود که مرا به این باور برساند که خدا حضور داشت یا نداشت یا واقعی بود یا نبود. فقط مشاوره ای از عیسی.
در مورد زندگی زمینی ما غیر از دین:
در طول تجربهتان، آیا دانش یا اطلاعات خاصی در مورد هدف خود به دست آوردید؟
نامطمئن، به یاد نمیآورم. یا اجازه نداشتم به خاطر بیاورم، یا در زمان گم شدهام. اگرچه احساس میکنم که اجازه نداشتم به خاطر بیاورم.
در طول تجربهتان، آیا اطلاعاتی در مورد معنای زندگی به دست آوردید؟
نامطمئن، یادم نیست.
در طول تجربهتان، آیا اطلاعاتی در مورد زندگی پس از مرگ به دست آوردید؟
نه
آیا اطلاعاتی در مورد چگونه گذراندن زندگی هایمان به دست آوردید؟
نه
در طول تجربهتان، آیا اطلاعاتی در مورد دشواری ها، چالشها و سختیهای زندگی کسب کردید؟
نامطمئن، یادم نیست.
در طول تجربهتان، آیا اطلاعاتی در مورد عشق کسب کردید؟ بله، عشق و شفقت عظیمی را احساس کردم. غیرقابل توصیف. عالی! باز هم عمیق، کلمات از توصیف کافی آن قاصرند.
پس از تجربهتان، چه تغییراتی در زندگیتان رخ داد؟
تغییرات متوسط در زندگیام. به غیر از تأیید باورم، این تجربه تغییر زیادی در من ایجاد نکرده است. میدانم که عشق بزرگتری در انتظار من است، عشقی چنان بزرگ که نمیتوانم آن را اینجا روی زمین تکرار کنم. وقتی نمیتوانم آن را تعریف کنم، تلاش برای تعیین آن استاندارد به عنوان استاندارد خودم دشوار است.
آیا روابط شما به طور خاص به دلیل تجربهتان تغییر کرده است؟
نه
پس از NDE:
آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟
بله، در طول این سالها، تلاش کردهام کلماتی پیدا کنم تا سطح عشق و شفقتی را که آن شب احساس کردم، توصیف نمایم و هیچ کلمهای پیدا نمیکنم که حتی به آن سطوح نزدیک شود. آرامشی را که وقتی عیسی مرا در آغوش گرفت احساس کردم آنقدر گرم بود که تا به امروز اغلب دعا و روی آن احساس، مراقبه میکنم تا به خوابم کمک کند.
این تجربه را در مقایسه با سایر رویدادهای زندگی که در زمان تجربه اتفاق افتادهاند، چقدر دقیق به یاد میآورید؟
من این تجربه را دقیقتر از سایر رویدادهای زندگی که در زمان تجربه اتفاق افتادهاند، به یاد میآورم. به خاطر می آورم عشق و شفقتی را که احساس کردم، بزرگتر از هر چیزی است که تا به امروز در زندگی تجربه کردهام. به یاد آوردن نحوه ی در آغوش گرفتن او هنوز هم تا به امروز مرا به خواب میبرد.
آیا پس از تجربهتان، موهبتهای روحی، غیرمعمول یا ویژه دیگری دارید که پیش از تجربه نداشتید؟
نه
آیا یک یا چند بخش از تجربه ی شما وجود دارد که برای شما به طور خاص معنادار یا قابل توجه باشد؟
بزرگترین احساسات عشقی که تا به حال احساس کردهاید. کلمات از تعریف عظمت آن عشق قاصرند.
آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشتهاید؟ بله، بیست سال، و کمی متواضعانه، اوه، من باور دارم که تو چیزی دیدی. زیاد در موردش حرف نمیزنم چون این با یک NDE مرتبط نبود و میترسم مردم حرفم را باور نکنند.
آیا پیش از تجربهتان از تجربه ی نزدیک به مرگ (NDE) اطلاعی داشتید؟
بله عمدتاً شایعات، من نسبت به NDE-ها شکاک بودم اما آنها را جالب یافتم.
کمی بعد (چند روز تا چند هفته) پس از وقوع آن، در مورد واقعیت تجربهتان چه باوری داشتید؟
این تجربه قطعاً واقعی بود، به اندازه ی هر روز دیگری. وضوحی که در آن اتفاق افتاد را فقط میتوان بدون شک در ذهن من توصیف کرد. من آن را از روز بعد، تا به امروز، باور داشتهام. من آن را تا قبرم حمل خواهم کرد و منتظر دیدار دوباره ی عیسی خواهم بود. این چیزی است که مشتاقانه چشم به راه ان هستم.
اکنون در مورد واقعیت تجربهتان چه باوری دارید؟
این تجربه قطعاً واقعی بود، همانطور که اکنون باور دارم، این تجربه به اندازه ی خود زندگی واقعی بود، اگر واقعیتر نباشد.
در هیچ زمانی از زندگی شما، آیا هیچ چیزی تا کنون هیچ بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟
نه
آیا نکته ی دیگری هست که بخواهید در مورد تجربه ی خود بیفزایید؟
نه، احساس میکنم شما در این پرسشنامه خیلی خوب آن را توضیح دادید.
آیا پرسش دیگری هست که بتوانیم برای کمک به شما در بیان تجربهتان بپرسیم؟
من پرسشی ندارم و از کار شما متشکرم. چیزهای زیادی وجود دارد که باید به آنها توجه کنیم. و عیسی واقعی است.