Dane L تجربه ای تا مرز مرگ
خانه NDERF متداول NDE NDE خود را با ما در میان بگذارید




شرح تجربه:

من در یک منطقه ی تاریک بودم، مانند در یک اتاق. دیدم نوری از اطراف در می آید. انگار در نمی توانست جلوی نور را بگیرد. به سمت در رفتم و آن‌ را گشودم. راهرویی طولانی، روشن و تمیز دیدم. من «قدم‌ زدم»، مطمئن نیستم چگونه، از راهرو به سمت دری سفید در انتهای راهرو جابجا شدم. دریافتم که در بسیار زیبا، نه آراسته، اما تمیز و دارای یک دستگیره ی طلایی بسیار زیبا بود. برای چیزی که چند دقیقه به نظر می رسید به دستگیره نگاه کردم. می دانستم که نمی توانستم در را باز کنم، اما می خواستم. می دانستم که بهشت آن سمت دیگر بود، اما نمی توانستم بروم. صدایی نشنیدم اما می دانستم که نمی توانم آن را باز کنم. تنها راه توصیف آنچه در آن راهرو احساس می کردم عشق بود، بدون درد، بدون فشار و غم. چرخیدم و از طریق دری که وارد شده بودم برگشته و آن را بستم.

این نخستین باری است که به خاطر می آورم پس از تصادف ماشین در بیمارستان از خواب بیدار شدم.

اطلاعات پس زمینه:

جنسیت مذکر

تاریخ تجربه ی نزدیک به مرگ: 1981/09/04

عناصر NDE:

در زمان تجربه ی شما، آیا یک رویداد تهدید کننده ی زندگی مرتبطی وجود داشت؟ بله تصادف رویداد تهدید کننده ی زندگی، اما نه مرگ بالینی. تصادف رانندگی بسیار بدی که نباید از آن جان سالم به در می بردم.

محتوای تجربه ی خود را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ کاملا دلپذیر

آیا احساس کردید از بدن خود جدا شده اید؟ نه

بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری شما در طول تجربه چگونه با خودآگاهی و هوشیاری عادی روزمره ی شما مقایسه شد؟ خودآگاهی و هوشیاری بیشتر از حد معمول. می دانستم که به بهشت نزدیک بودم و در راهرو می دانستم آن به کجا می رفت. احساس می کردم این چیزها را بدون این که چیزی گفته شده باشد می دانم.

در چه زمانی در طول تجربه در بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری خود قرار داشتید؟ در راهرو.

آیا افکار شما تسریع شده بودند؟ سریعتر از حد معمول

آیا به نظر می رسید زمان سرعت می گیرد یا کند می شود؟ نه

آیا حواس شما زنده تر از حد معمول بودند؟ زنده تر از حد معمول

لطفاً بینایی خود را در طول تجربه با دید روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. احساس کردم حواسم تقویت شده بودند اما نه به آن شدت.

لطفاً شنوایی خود را در طول تجربه با شنوایی روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. بدون این که چیزی بشنوم افکار را احساس می کردم.

آیا به نظر می رسید از چیزهایی که در جاهای دیگر می گذرد آگاه بودید؟ نه

آیا به درون یا از میان‌یک تونل گذشتید؟ بله همانطور که توضیح داده شد، یک راهرو بود.

آیا در تجربه ی خود موجوداتی را دیدید؟ نه

آیا با هیچ موجود مرده(یا زنده)ای برخورد کردید یا از آن آگاه شدید؟ نه

آیا نور درخشانی را دیدید یا احساس کردید که توسط آن احاطه شده اید؟ نه

آیا نوری غیرزمینی‌ دیدی؟ بله به نظر من نور در منطقه ی تاریک نمی تواند متوقف یا مهار شود.

آیا به نظر می رسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شده اید؟ قلمرویی آشکارا عرفانی یا غیرزمینی. می دانستم که آن راهرو به بهشت منتهی می شود

چه عواطفی را در طول تجربه احساس کردید؟ عشق!

آیا یک احساس آرامش یا لذت داشتید؟ آرامش یا لذت باورنکردنی

آیا یک احساس خوشی داشتید؟ خوشی باور نکردنی

آیا یک حس هماهنگی یا اتحاد با کیهان داشتید؟ احساس می کردم دیگر در تضاد با طبیعت نیستم

آیا ناگهان به نظر می رسید همه چیز را فهمیده اید؟ نه

آیا صحنه هایی از گذشته تان به سراغتان آمد؟ نه

آیا صحنه هایی از آینده برای شما پیش آمد؟ نه

آیا به مرز یا نقطه ب بی بازگشت رسیدید؟ به سدی رسیدم که اجازه ی عبور از آن را نداشتم؛ یا برخلاف میلم بازگردانده شدم. می دانستم که باید برگردم و نمی توانم از در رد شوم. می خواستم در را باز کنم.

خدا، معنویت و دین:

پیش از تجربه تان چه دینی داشتید؟ غیروابسته- هیچ چیز خاص- غیرمذهبی غیروابسته. من (چیزهایی) از خدا می دانستم، در کلیساها بوده ام، اما یک مسیحی دوباره متولد شده نبودم.

آیا اعمال مذهبی شما از زمان تجربه تان تغییر کرده است؟ بله، پس از پذیرفتن مسیح، تلاش می کنم زندگی خود را مطابق با خدا زندگی کنم.

هم اکنون دین شما چیست؟ مسیحی- پروتستان در تاریخ 06/10/1999 مسیح را پذیرفتم.

آیا تجربه ی شما دارای ویژگی های سازگار با باورهای زمینی شما بود؟ محتوایی که با باورهایی که در زمان تجربه ی خود داشتی کاملا ناسازگار بود. من آنطور که باید به خدا اعتقاد نداشتم.

آیا به دلیل تجربه‌تان تغییری در ارزش‌ها و باورهایتان داشتید؟ بله پس از آن بار دیگر متولد شدم.

آیا به نظر می رسید با وجود یا حضوری عرفانی مواجه شدید یا صدایی غیرقابل شناسایی شنیدید؟ با موجودی مشخص یا صدایی که به وضوح منشأ عرفانی یا غیرزمینی داشت مواجه شدم. شنیدن را به خاطر نمی آورم اما می دانستم که آنجا ارتباط وجود داشت.

آیا ارواح متوفی یا مذهبی را دیدید؟ نه

آیا با موجوداتی روبرو شدید که پیشتر روی زمین زندگی می کردند و در ادیان با ذکر نام توصیف شده اند (مثلاً: عیسی، محمد، بودا و غیره)؟ نه

در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد وجود پیش از مرگ به دست آوردید؟ بله، من از خدا و بهشت آگاه بودم، پیش از این که این یک فکر ناخودآگاه به نظر برسد.

آیا در طول تجربه ی خود، اطلاعاتی در مورد ارتباط جهانی یا یگانگی به دست آوردید؟ بله برای من کاملا واضح است که خدا و بهشت وجود داشت.

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد وجود خدا کسب کردید؟ بله با تمام وجودم می‌دانستم که خدا ماورای آن در بود.

در مورد زندگی زمینی ما غیر از دین:

آیا در طول تجربه ی خود، دانش یا اطلاعات خاصی در مورد هدف خود کسب کردید؟ نا مطمئن. می گویم نامطمئن چون غرور جاهلانه ای داشتم که خدا برای من هدف خاصی داشت. او داشت مرا از عشقش آگاه می کرد.

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد معنای زندگی به دست آوردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد یک زندگی پس از مرگ به دست آوردید؟ بله می دانستم خدا و بهشت آن سوی در بودند.

آیا اطلاعاتی در مورد چگونه گذراندن زندگی هایمان به دست آوردید؟ بله، سالها بعد پس از پذیرش مسیح و خواندن متی 7: 8. می‌دانستم که نمی‌توانم در را باز کنم، زیرا از طریق پسرش، عیسی مسیح، در را نزده‌، یا از خدا طلب بخشش نکرده‌ بودم.

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد دشواری ها، چالش ها و سختی های زندگی کسب کردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد عشق کسب کردید؟ بله تنها راهی که می توانم آن راهرو را توصیف کنم عشق است.

پس از تجربه ی شما چه تغییراتی در زندگی تان رخ داد؟ تغییرات بزرگ در زندگی من. پس از این نوع تجربه، خجالت می کشم بگویم که تا هیجده سال بعد به درازا انجامید تا سرانجام مسیح را به عنوان پروردگار و نجات دهنده خود بپذیرم.

آیا روابط شما به طور خاص به دلیل تجربه تان تغییر کرده است؟ بله می بخشم چون بخشیده شده ام. می دانم روح القدسی دارم که مرا راهنمایی می کند.

پس از NDE:

آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟ بله، مطمئن نبودم که مردم مرا باور کنند. اما شما نمی توانید آن طور که من احساس می کردم از من دور شوید.

چقدر این تجربه را در مقایسه با سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند، دقیق به خاطر می آورید؟ من این تجربه را با دقت بیشتری نسبت به سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند به خاطر می آورم. من آن رویداد را به یاد می آورم، اما چیزی را که چند هفته پیش از تصادف رخ داده، به خاطر ندارم. نمی دانستم در چه بیمارستانی هستم یا چرا آنجا بودم.

آیا پس از تجربه ی خود، موهبت روانی، غیر معمول یا ویژه ی دیگری دارید که پیش از تجربه نداشته اید؟ نه

آیا یک یا چند بخش از تجربه ی شما وجود دارند که به ویژه برای شما معنادار یا قابل توجهند؟ بله، عشق خدا به ما، من یک تفنگدار دریایی بیست ساله ی ایالات متحده بودم که قطعاً لیاقت عشق خدا را نداشتم یا اکنون ندارد. او داشت عشق خود را به من نشان می داد و خدایی صبور است که تا هیجده سال بعد برای من صبر کرد تا او را بپذیرم.

آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟ آری اما نه زیاد. من به دلیل واکنش های مردم مردد هستم.

آیا پیش از تجربه ی خود از تجربه ی نزدیک به مرگ (NDE) آگاهی داشتید؟ نه

در مورد واقعیت تجربه ی خود در مدت کوتاهی (روزها تا هفته ها) پس از وقوع آن چه باوری داشتید؟ تجربه قطعا واقعی بود. وقتی پس از بستن در از خواب بیدار شدم، در بخش مراقبت های ویژه ی بیمارستان بودم. ماشین ها و لوله ها به من وصل شدند. اما اولین فکرم این بود که به بهشت رفتم زیرا پرده‌ها دور من کشیده شده بودند و هیچ‌کس آنجا نبود. برگشتم بیرون، و بار دوم که از خواب بیدار شدم یک پرستار آنجا بود. این چهار روز پس از تصادف بود. به من گفته شد چهار روز در کما بودم.

اکنون در مورد واقعیت تجربه ی خود چه باوری دارید؟ تجربه قطعا واقعی بود. من می دانم که واقعاً می خواستم از میان آن در داخل بهشت شوم. برای من مانند یک رویا نبود، بلکه بسیار واقعی بود.

در هیچ زمانی از زندگی شما، آیا هیچ چیزی هیچ بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟ بله، من یک دوست دارم، یک مربی معنوی که استعداد دیدن چیزها در دنیای معنوی را دارد. وقتی پشت تلفن در حال خواندن دعا با او بودم، دستم را بالا برده مشتم را گره کردم و احساس کردم عشق از بازویم پایین می آید و دیدم جامه و عبایی در دست دارم، و به بالا نگاه کردم و عیسی داشت مرا می کشید و او گفت: اگر این گونه باید انجامش بدهیم پس این گونه آن را انجام خواهیم داد. فکر می کنم NDE-ام به من کمک کرد تا این را دیده و درک کنم.

آیا چیز دیگری وجود دارد که بخواهید در مورد تجربه خود بیفزایید؟ من وب‌سایت شما را با خواندن کتاب «بهشت را تصور کن» کشیش جان بورکز دریافت کردم. خوب است که این را بخوانید و ببینید که تجربه و احساس من چگونه شبیه دیگران است. اگرچه حسادت می کنم، من نتوانستم مانند برخی بهشت و خدا را ببینم.