ابی تجربه نزدیک به مرگ احتمالی
خانه NDERF متداول NDE NDE خود را با ما در میان بگذارید




شرح تجربه:

همان طور که ذاتم از بدنم خارج می شد چشمانم را بستم. صدای کر کننده ای شنیدم که تا رسیدن به فرکانس های بالا افزایش یافت. پیش از این که در یک فضای خالی سیاه قرار بگیرم از میان یک تونل مکیده شدم. همان طور که با نور نارنجی و قرمز می درخشیدم نور تنها در حال آمدن از من بود.

فهمیدم که این جایی نبود، بلکه یک حالت آگاهی در درون من بود. این حالتی بود که همیشه آنجا بوده، اما من هرگز از وجود آن در بدن زمینی خود آگاه نبودم. احساس آرامش و گرما حواسم را تیزتر کرد و باعث شد بیشتر از همیشه (نسبت به) قبل احساس "من" کنم.

در آنجا همه ی دانش جهان هستی را به دست آوردم. هیچ پرسش یا شبهه‌ای وجود نداشت که بلافاصله به صورت واضح و منطقی پاسخ داده نشود. احساس می کردم امن، محافظت شده و مورد علاقه هستم. در آن حالت، دروغ گفتن، فریب، حسادت غیرممکن بود، کوتاه سخن همه ی احساسات انسانی به طرز مضحکی منسوخ شده بودند. در آنجا، همان طور بود که بود، و این همان طور بود که باید باشد. این واقعی بود، اصیل، بنیادی، هیچ چیز بیشتری وجود نداشت.

مطمئن بودم که پیشتر آنجا بوده‌ام، که این جایی بسیار آشنا بود و این که اینجا خانه ی من بود. می دانستم که قطعا در وضعیت طبیعی خود بودم و این که به آنجا تعلق داشتم. مطمئن بودم که زندگی روی زمین نمایشنامه‌ای بود که در آن شخصیتی را تجسم می‌دادم که نقش‌های متفاوتی را بازی می‌کرد: دختر، مادر، خواهر، کارمند، همسر و غیره. اما فقط همین بود. این یک نمایشنامه ی تئاتر بود، که در آن اشتیاق، علایق و احساسات تنها در آن واقعیت وجودی داشت. بشنو وجود نداشت؛ (و) در ابعادی که اکنون خود را در آن یافته بودم، ارزشی نداشت. آنجا، هم همینطور بود که بود، و این است طوری که بود.

من آن گرما و رفاهی را که احساس می کردم به عنوان عشق تشخیص دادم، اما این عشقی بسیار متفاوت از آن چیزی است که روی زمین بود. واقعی تر، کامل تر و سرشار از شادی بود. ناگهان به یاد آوردم که بدن فیزیکی من در جایی بدون حیات بود، و دیدم می توانم به آن برگردم و این کار را کردم.

وقتی چشمانم را باز کردم، از آنچه تازه تجربه کرده بودم شوکه شدم. این تجربه از آن زمان با من بوده است. می دانم که مرگ وجود ندارد. من می دانم که این سطح فیزیکی تنها یک رویا یا یک بازی است، اما واقعی نیست. واقعیت جایی است که من بودم، که خانه ی واقعی من است.

اطلاعات پس زمینه:

جنسیت: مونث

تاریخ وقوع تجربه ی نزدیک به مرگ: 5 سپتامبر 1979

عناصر NDE:

در زمان تجربه ی شما، آیا یک رویداد تهدید کننده ی زندگی مرتبطی وجود داشت؟ نامشخص، مصرف بیش از حد پزشکی یا دارو. رویداد تهدید کننده ی زندگی، اما نه مرگ بالینی

محتوای تجربه ی خود را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ کاملا دلپذیر

آیا احساس کردید از بدن خود جدا شده اید؟ نه، آگاهی از بدنم را از دست دادم.

بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری شما در طول تجربه چگونه با خودآگاهی و هوشیاری عادی روزمره ی شما مقایسه شد؟ خودآگاهی و هوشیاری بیشتر از حد معمول. من بیشتر از همیشه "من" بودم، کاملاً حاضر. در چه زمانی در طول تجربه در بالاترین سطح خودآگاهی

و هوشیاری خود قرار داشتید؟ تمام مدت.

آیا افکار شما تسریع شده بودند؟ سریعتر از حد معمول

آیا به نظر می رسید زمان سرعت می گیرد یا کند می شود؟ نه

آیا حواس شما زنده تر از حد معمول بودند؟ فوق العاده زنده تر

لطفاً بینایی خود را در طول تجربه با دید روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. بدون چشم ها ببین، بدون حواس تجربه کن.

لطفاً شنوایی خود را در طول تجربه با شنوایی روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. تیزتر

آیا به نظر می رسید از چیزهایی که در جاهای دیگر می گذرد آگاه بودید؟ نه

آیا به درون یا از میان یک تونل گذشتید؟ بله، من تونل را به یاد دارم. خیلی تاریک بود

آیا در تجربه خود موجوداتی را دیدید؟ نه

آیا با هیچ موجود مرده(یا زنده)ای برخورد کردید یا از آن آگاه شدید؟ نه

آیا نور درخشانی را دیدید یا احساس کردید که توسط آن احاطه شده اید؟ نوری آشکارا با منشأ عرفانی یا دیگر جهانی

آیا نوری غیرزمینی دیدی؟ بله من نور گرمی منتشر می کردم که به تاریکی پرتاب می شد.

آیا به نظر می رسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شده اید؟ قلمرویی آشکارا عرفانی یا غیرزمینی. من در حالت دیگری از هوشیاری بودم.

چه عواطفی را در طول تجربه احساس کردید؟ آرامش، عشق، امنیت.

آیا یک احساس آرامش یا لذت داشتید؟ آرامش یا لذت باور نکردنی

آیا یک احساس خوشی داشتید؟ خوشبختی

آیا یک حس هماهنگی یا اتحاد با کیهان داشتید؟ احساس می کردم با دنیا متحد شده یا با آن یکی هستم.

آیا ناگهان به نظر می رسید همه چیز را فهمیده اید؟ همه چیز در مورد کیهان. من همه چیز را می دانستم؛ همه چیز روشن و منطقی بود.

آیا صحنه هایی از گذشته تان به سراغتان آمد؟ نه

آیا صحنه هایی از آینده برای شما پیش آمد؟ نه

آیا به مرز یا نقطه ی بی بازگشت رسیدید؟ من به یک تصمیم آگاهانه ی قطعی برای بازگشت به زندگی رسیدم. به یاد آوردم که بدنم جایی بود و تصمیم گرفتم دوباره وارد آن شوم.

خدا، معنویت و دین:

پیش از تجربه تان چه دینی داشتید؟ هیچ

آیا اعمال مذهبی شما از زمان تجربه تان تغییر کرده است؟ بله من به دین اعتقادی ندارم. من به معنویت اعتقاد دارم.

هم اکنون دین شما چیست؟ غیروابسته - بی خدا

آیا تجربه ی شما دارای ویژگی های سازگار با باورهای زمینی شما بود؟ محتوایی که کاملاً با باورهایی که در زمان تجربه خود داشتید ناسازگار بود. با این که مطمئن بودم که می دانستم، اما فراموشش کرده بودم.

آیا به دلیل تجربه‌تان تغییری در ارزش‌ها و باورهایتان داشتید؟ بله اعتقاد بر این است که چنین است.

آیا به نظر می رسید با وجود یا حضور عرفانی مواجه شدید یا صدایی غیرقابل شناسایی شنیدید؟ نه

آیا ارواح متوفی یا مذهبی را دیدید؟ نه

آیا با موجوداتی روبرو شده اید که پیشتر روی زمین زندگی می کردند و در ادیان با ذکر نام توصیف شده اند (مثلاً: عیسی، محمد، بودا و غیره)؟ نه

در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد وجود پیش از مرگ به دست آوردید؟ بله، این حالت برای من به طرزی باورنکردنی آشنا بود، این حالت طبیعی وجود من بود.

آیا در طول تجربه ی خود، اطلاعاتی در مورد ارتباط جهانی یا یگانگی به دست آوردید؟ بله همه یکی است.

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد وجود خدا کسب کردید؟ نامطمئن من همه ی آن چیزی بودم که وجود داشت.

در مورد زندگی زمینی ما غیر از دین:

آیا در طول تجربه ی خود، دانش یا اطلاعات خاصی در مورد هدف خود کسب کرده اید؟ بله هیچ چیز در سطح فیزیکی واقعی نیست.

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد معنای زندگی به دست آوردید؟ نامشخص مانند یک نمایشنامه به نظر می رسید، با تنها هدف سرگرمی

آیا در طول تجربه خود اطلاعاتی در مورد زندگی پس از مرگ به دست آوردید؟ بله یک اعتقاد راسخ. من یک موجود ابدی و نابود نشدنی هستم.

آیا اطلاعاتی در مورد چگونه گذراندن زندگی های مان به دست آوردید؟ بله هیچ چیز در سطح فیزیکی اهمیت واقعی ندارد.

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد دشواری ها، چالش ها و سختی های زندگی کسب کردید؟ بله آنها واقعی نیستند. آنها فقط در بازی وجود دارند.

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد عشق کسب کردید؟ بله به طرزی باورنکردنی واقعی، گرم، محافظت کننده.

پس از تجربه تان چه تغییراتی در زندگی شما رخ داد؟ تغییرات بزرگ در زندگی من

آیا روابط شما به طور خاص به دلیل تجربه تان تغییر کرده است؟ بله، من دیگر بحث کردن، عصبانی شدن یا دعوا کردن در مورد هیچ چیزی را مهم ارزیابی نمی کنم.

پس از NDE:

آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟ بله احساساتی وجود دارند که نمی توان آنها را به زبانی که من می دانم تعریف کرد.

چقدر این تجربه را در مقایسه با سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند، دقیق به خاطر می آورید؟ من نمی دانم چگونه یادآوری من از این تجربه با یادآوری من از دیگر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند، مقایسه می شود. این یک تجربه ی فراموش نشدنی بود. واقعی

آیا پس از تجربه ی خود، موهبت روانی، غیر معمول یا ویژه ی دیگری دارید که پیش از تجربه نداشته اید؟ نه

آیا یک یا چند بخش از تجربه شما وجود دارند که به ویژه برای شما معنادار یا قابل توجه است؟ آن احساس تعلق داشتن به آنجا.

آیا تا کنون این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟ بله واکنش های متفاوت؛ خیلی ها درنمی یابند و نه من واقعا زبان مناسبی برای توصیف آن دارم.

آیا پیش از تجربه ی خود از تجربه ی نزدیک به مرگ (NDE) آگاهی داشتید؟ نه

در مورد واقعیت تجربه ی خود در مدت کوتاهی (روزها تا هفته ها) پس از وقوع آن چه باوری داشتید؟ تجربه قطعا واقعی بود

اکنون در مورد واقعیت تجربه ی خود چه باوری دارید؟ تجربه قطعا واقعی بود.

در هیچ زمانی از زندگی شما، آیا هیچ چیزی هیچ بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟ بله من مدام آن را به خاطر می آورم.

آیا چیز دیگری وجود دارد که بخواهید در مورد تجربه ی خود بیفزایید؟ حقیقت

آیا پرسشهای دیگری وجود دارند که بتوانیم برای کمک به شما در انتقال تجربه ی خود بپرسیم؟ عشق تجربه شده را توصیف کنید.